ای تاج سر عالم و آدم زهرا / از کودکیم دل به تو دادم زهرا
آن روز که من هستم و تاریکی قبر / جان حسنت برس به دادم زهرا . . .
التماس دعا
ای غصه هایت قاتلم، هرشب دعایت میکنم… داغت نبینم جان من، جان را فدایت میکنم… باید بلرزد قلبشان وقتی شنیدند این سران، گفتی که من فعلا فقط دارم”نصیحت” میکنم… من با تو تنها ای علی(روحی لک الفدا) عهد اخوت بسته ام، محض گل روی شما دارم رعایت میکنم…
قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی،
ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی، آوازهای مصنوعی، دغدغه های مصنوعی ...
هر چه فکر میکنم میبینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم
تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم
این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم،
از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود
باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند.